آیا میدانستید که تـنها در طول زمانی که این جمله را می خوانید در حدود 50 هزار سلول بدنتان میمیرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود ؟
آیا میدانستید که در طـول یـک ساعت قلب شما آنقدر سخت کار می کند کـه مــی تـــوانــد انرژی حمل یک جسم یک تنی به اندازه یک کیلومتر از سطح زمین را تامین کند ؟
آیا میدانستید که اولین دوقلوهای آزمایشگاهی اولین بار در سال 1981 به دنیا آمدند ؟
آیا میدانستید که اگر سلول های موجود بر روی پوست بدن انسان را به دنبال هم بچینیم، طول آن به 45 مایل خواهد رسید ؟
آیا میدانستید که در طول یک سال، قلب یک انسان عادی 40 میلیون بار می تپد ؟
آیا میدانستید که بیشتر انسانها در یک دقیقه 25 مرتبه پلک می زنند و بطور میانگین هر انسان سالانه بیش از ۱3 میلیون مرتبه پلک می زند ؟
آیا میدانستید که معده شما باید هر دو هفته یکبار ماده مخاطی جدید ترشح کند در غیر اینصورت خودش را هضم خواهد کرد ؟
آیا میدانستید که شش سمت چپ کوچکتر از شش سمت راست است تا فضایی برای قلب ایجاد شود ؟
آیا میدانستید که جراحی چشم یکی از پیشرفت های چشمگیر در طب باستان به شمار می رود ؟
آیا میدانستید که عطسه در هنگام خارج شدن از دهان، سرعتی بالغ بر 100 مایل بر ساعت دارد ؟
آیا میدانستید که اگر بدن شما خشک و یخ زده شود 10% به وزن آن اضافه خواهد شد که این مقدار وزن اضافی را مایکرو ارگانیسم هایی که بر روی بدن قرار دارند، تشکیل می دهند ؟
آیا میدانستید که براساس آمارهای اخیرسازمان جهانی سلامتی، روزانه در حدود 100 میلیون فعالیت جنسی رخ میدهد؟
آیا میدانستید که زمانیکه گوشت و شیر را با هم می خورید، بدن به هیچ وجه کلسیم شیر را جذب نمی کند و بهتر است میان مصرف گوشت و شیر حداقل 2 ساعت فاصله باشد ؟
آیا میدانستید که فقط انسان ها و اسب ها دارای پرده بکارت هستند ؟
آیا میدانستید که هر انسان در حدود نیم ساعت یک تک سلولی بوده است ؟
آیا میدانستید که ما یک داروخانه کامل در بدن خود داریم و می توانیم هر دارویی را در بدن خود تولید کنیم ؟
آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ سیزده تا پانزده کیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟
آیا میدانستید که محـقـقان اخیـراً بـه ایـن نتیجه رسیده اند که کلیه انسان 500 عملکرد متفاوت دارد ؟
آیا میدانستید که ساختمان عملکرد دست وال، سگ، پرندگان (بال ها) و انسان دقیقاً مشابه است ؟
آیا میدانستید که سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟
آیا میدانستید که شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟
آیا میدانستید که چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یك دوربین 135 مگاپیكسل عمل می كند ؟
آیا میدانستید که چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟
آیا میدانستید که گوش و بینی شما در تمام طول عمر به رشد خود ادامه می دهند ؟
آیا میدانستید که چشمهای ما از بدو تولد همین اندازه بودهاند، اما رشد گوش و بینی ما هیچوقت متوقف نمیشوند ؟
آیا میدانستید که دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟
آیا میدانستید که شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می کرده است ؟
آیا میدانستید که عمر مفید انسانها در کف دستشان اینگونه (۸۱ – ۱۸ = ۶۳) نوشته شده است ؟
آیا میدانستید که ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟
آیا میدانستید که هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟
آیا میدانستید که یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود ؟
آیا میدانستید که کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟
آیا میدانستید که انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد ؟
آیا میدانستید که هر انسان میتواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکوردش در جهان ۸۵ دقیقه است ؟
آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که انسان اولیه (ناندرتال ها) و اجداد اولیه انسان هر دو در یک زمان در اروپا بودند ؟
آیا میدانستید که یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است ؟
آیا میدانستید که لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟
آیا میدانستید که انسان ۹ هزار سال پیش از میلاد برای اولین بار به کشاورزی پرداخت ؟
آیا میدانستید که دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟
آیا میدانستید که کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟
آیا میدانستید که تقریبا ۶۵٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد ؟
آیا میدانستید که انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند ؟
آیا میدانستید که جنین انسان بعد از ۱۷ هفته (4 ماه) می تواند خواب هم ببیند ؟
آیا میدانستید که تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان است ؟
آیا میدانستید که بدن یک انسان در طول عمرش به طور متوسط 1300 لیتر عرق تولید میکند ؟
آیا میدانستید که انسانهای راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دستها عمر میکنند ؟
آیا میدانستید که کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟
آیا میدانستید که حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟
آیا میدانستید که حدود 10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باكتریها تشكیل میدهند ؟
آیا میدانستید که از دست دادن تنها 1% از آب بدن موجب تشنگی میشود ؟
آیا میدانستید که بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است ؟
آیا میدانستید که ناخنهای انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخنهای پا رشد میکنند ؟
آیا میدانستید که قد انسان تا 20، 25 سالگی و گاها 40 سالگی بلند میشود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود 6 میلیمتر كوتاه میشود ؟
آیا میدانستید که دهان انسان روزانه یك لیتر بزاق تولید میكند ؟
آیا میدانستید که وزن پوست بدن انسان بالغ بر ۲/۷ کیلوگرم (دو و هفت دهم) است ؟
آیا میدانستید که کمبود خواب، زودتر از کمبود غذا موجب مرگ انسان میشود ؟
آیا میدانستید که انسان در سال 3000 قد متوسط 2 متر و 120 سال عمر و پوست قهوهای خواهد داشت ؟
آیا میدانستید که هر تار موی انسان میتواند تا وزن 100 گرم رشد كند ؟
آیا میدانستید که وزن اسكلت انسان بالغ 13 تا 15 كیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه 200000 اخم است ؟
آیا میدانستید که عمر پرزهای چشایی انسان از 7 تا 10 روز است ؟
آیا میدانستید که اندازه قلب هر فرد به اندازه مشت اوست ؟
آیا میدانستید که قلب انسان بطور متوسط 100 هزار بار در سال میتپد ؟
آیا میدانستید که قلب انسان هنگام تپیدن میان دو تپش استراحت میکند این یعنی اگر فرد 70 سال عمر کرده باشد قلبش به اندازه 40 سال استراحت کرده است ؟
آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ بر 13 تا 15 کیلوگرم است ؟
آیا میدانستید که انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمر را تلویزیون نگاه می کنند و شش سال را هم صرف غذا خوردن میکنند و یک سوم از عمر را هم در خوابند ؟
آیا میدانستید که مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند ؟
آیا میدانستید که مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر است ؟
آیا میدانستید که مغز یک انسان در طول یک روز بیشتر از تمام تلفن های جهان به سلول ها پیام عصبی می فرستد ؟
آیا میدانستید که پیام های عصبی با سرعتی برابر با 170 مایل در ساعت به مغز رسیده و از مغز به سلول های عصبی می رسند ؟
آیا میدانستید که مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید ؟
آیا میدانستید که بطور متوسط یک انسان در طول زندگی خود در حدود ۴۴ پوند گرد و خاک را تنفس میکند ؟
آیا میدانستید که در تمام انسانهای كره زمین 999 % شباهت ژنتیكی وجود دارد ؟
آیا میدانستید که طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار كیلومتر است ؟
آیا میدانستید که در یک سانتی متر پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است ؟
آیا میدانستید که در هـر 3 سانتی متـر از پوست، 4 هزار بافت عصبی، 1300 سـلول عصبی، 100 غده عرق، 3 میلیون سلول، و 3000 رگ خونی وجود دارد ؟
آیا میدانستید که اگر رگ های خونی موجود در 5 سانتی متر از پوست را در امتداد هم قرار دهیم، طول آن به 20 فوت می رسد ؟
آیا میدانستید که اگر تمام رگهای خونی را در یك خط بگذاریم تقریبا 97000 كیلومتر میشود ؟
آیا میدانستید که بدن انسان پنجاه هزار كیلومتر رشته عصبی دارد ؟
آیا میدانستید که تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟
آیا میدانستید که استرس تا 5 برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟
آیا میدانستید که كبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است كه اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میكند ؟
آیا میدانستید که اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان میبرد ؟
آیا میدانستید که آب دریا بهترین ماسک برای صورت انسان است ؟
آیا میدانستید که ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک میکند ؟
آیا میدانستید که خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتر از دیگران است ؟
آیا میدانستید که بدن ما به طور مداوم خود را ترمیم می کند هر سه ماه یکبار بافت استخوانی به طور کامل تعویض می شود و هر ماه پوست جدید رشد می کند به راحتی می توانیم فرآیند پیری را به تاخیر بیندازیم ؟
آیا میدانستید که بدن یک انسان معمولی به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت 900 مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن 7 قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر 2200 کبریت و آب برای پر کردن 10 تنگ را دارد ؟
آیا میدانستید که پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی پیشانی میگذاریم ؟
در کشور ما با توجه به هوش سرشار بعضی ها (متاسفانه بیشتر در جهت منفی!) ایجاد سبک های متفاوتی از سرقت و سوء استفاده های متنوع از وسایل مسروقه توسط سارقین قابل پیش بینی هست. خواندن چند سطر زیر از خلاصه شرح ماوقع یک سرقت و نکات کوتاه تیترواری که حاصل تجربه قشر پلیس و یکی دو روز تردد در اداره آگاهی، دادسرا و کلانتری هست خدمت شما ارایه میشود.مسلما نکات جالبی دستگیرتون خواهد شد!
غروب روز جمعه حوالی دانشگاه تهران دو موتور سوار(راکب ترک موتورسیکلت) در کسری از ثانیه تلفن همراهم رو که کمتر از یکماه قبل به مبلغ 400.000 تومان در اوضاع دانشجویی خریده بودم از دستم قاپیدند (به عبارتی صحیح تر دزدیدند!) به سرعت دنبالشون دویدم و حتی از یک موتور سوار گذری کمک گرفتم ولی خب همانطور که قابل حدس بود دستم بهشون نرسید! با شماره خودم باهاشون تماس گرفتم جالب بود که با خیال راحت صحبت هم می کردند و برای پس دادن گوشی مبلغ بالایی پول طلب می کردند. بلافاصله به کلانتری محل اطلاع دادم و اونها واقعه رو صورتجلسه کردند. با توجه به اینکه روز جمعه سرقت انجام شده بود عملا امکان قطع سیم کارت بسیار مشکل بود. اولین مشتریِ صبح روز بعدِ اداره مخابرات من بودم که اقدام به ابطال سیم کارت قبلی و دریافت سیم کارت جدید با همان شماره کردم. بعد از اون بند کفشم رو محکم بستم و یک روز کامل از این دادسرا به اون دادسرا و از این کلانتری به اون کلانتری واسه پیگیری رد یابی تلفن همراهم اقدام کردم... اما بشنوید از اقدامات حضرات دزد که از لحظه سرقت(6 غروب) تا 8 صبح فردا که سیم کارت باطل شد به مدت 14 ساعت وقت برای سوء استفاده از سیم کارت داشتند:
از شماره ام به تمام افرادی که در تلفن همراهم اسمشون ثبت شده بود پیام کوتاهی با این عنوان ارسال کردند: در موقعیت خطرناکی قرار دارم و نمی تونم صحبت کنم لطفا هر چه سریعتر تا آنجا که امکان داره برای من شارژ ایرانسل بخرید و اس ام اس کنید!
به صورت راندوم با چند نفر تماس گرفته، قرار ملاقات گذاشته و درخواست وجه نقد با مبالغ بالا از طرف من کردند! اما این پایان ماجرا نبود!
با تلفن همراه سرقت شده و سیم کارتم، به نام من با پلیس 110 تماس گرفته و دردسر ساز شدند !!!
سرتون رو بدرد نیارم ولی با عنایت به خلاصه ای از شرح ماوقع توجه تان را به نکات مهم زیر و توصیه های مهم پلیس در اینمورد جلب می کنم:
1. سرقت کیف و موبایل شغلیست بسیار پر درآمد که روز به روز بر تعداد شاغلین به این شغل شریف افزوده می شه! کافیست سری به کلانتری محلتان بزنید و ببینید تعداد پرونده های شکایاتی که روزانه در این مقوله به کلانتری ارسال میشه چقدر هست.
2. سرقت واقعاَ در کسری از ثانیه اتفاق می افته (هیچ کس هم مستثنی نیست) در خیابان همیشه حس کنید که ممکن است سارقی در صدد ربودن کیف یا موبایلتان باشه.
3. روزهای تعطیل، روزهای اضافه کاری حضرات دزد می باشد(سارقین میدانند که ابطال سیم کارت در روزهای تعطیل به سختی امکانپذیر است لذا فرصت بیشتری برای تماس با لیست شماره های ذخیره شده ی شما دارند)
4. اشتباهم را تکرار نکنید! به تنهایی سارقین را تعقیب نکنید. به گفته یکی از افسران پلیس شاید یک سارق با سلاح سرد از شما پذیرایی نکنه ولی مطمئن باشید هرگز با عذر خواهی وسیله مسروقه را به شما پس نخواهد داد! علاوه بر این معمولا موتور سوار دوم همدستی هم برای حمایت از سارقین با فاصله مراقب اوضاع هست تا در صورت لزوم به اونها کمک کنه.
5. بدون اطلاع پلیس برای معامله با سارقین جهت پس گرفتن وسیله مسروقه در قبال پول به هیچ وجه اقدام نکنید.
6. سریعاَ برای تشکیل پرونده و شکایت اقدام کنید به دو علت: شخصا در همان یک روزی که در اداره آگاهی تردد داشتم شاهد سه مورد دستگیری سارقین و پس گرفتن کیف و موبایل مال باخته ها بودم. دوم اینکه فراموش نکنید سارقین ممکنه به پلیس 110 از طرف شما تماس گرفته باشند و برای شما دردسر ایجاد کرده باشند.
7. برای پیگیری ردیابی تلفن همراه از طریق اداره آگاهی کفش مناسبی بپوشید چرا که یکی دو روز پیگیری مستمر لازم است! البته این پروسه بیشتر از 10000 تومان برای شما هزینه در بر نخواهد داشت.
8. حتماَ پرینت مکالمات را از مخابرات بگیرید. وقت زیادی از شما نمی گیره ولی تماسها و پیام کوتاه های سارقین را مشخص خواهد کرد.
9. جعبه تلفن همراهتان را هرگز دور نیاندازید. شماره سریال گوشیتان بر روی جعبه حک شده است. ارایه این شماره به اداره آگاهی روند ردیابی موبایل را بسیار تسهیل خواهد کرد.
10. همین الان شماره سریال تلفن همراهتان را در سایت همراه اول ثبت کنید اینکار روند ردیابی موبایلتان را برای مخابرات تسهیل خواهد کرد.
11. همیشه یک کپی از فون بوک خود داشته باشید. اگر گوشی شما سرقت شد می توانید تا زمانی که سیم کارتتان را ابطال می کنید با دوستتانتان تماس گرفته و سرقت را اطلاع دهید تا سارقین نتوانند سوء استفاده های بیشتری از طریق سیم کارتتان انجام دهند. حداقل مزیت اینکار حفظ شماره های دوستانتان است که شاید دسترسی مجدد به شماره های آنها برای شما مشکل باشه.
12. هرگز عکس یا فیلم خانوادگی در موبایلتان ذخیره نداشته باشید. از این طریق سارقین می توانند از شما اخاذی کنند. هر نوع عکس خانوادگی یا پیام های کوتاه مهم را در جایی دیگر ذخیره کرده و از حافظه تلفن همراهتان پاک کنید.
13. نامهای دوستانتان را به طور کامل در تلفن همراهتان ذخیره نکنید. یعنی تا آنجا که امکان داره نام و نام خانوادگی به طور کامل نوشته نشه مثلا با نام مستعار ذخیره کنید. این کار سارقین را در جهت ایجاد ارتباط از طرف سیم کارت شما با دوستانتان و فریب آنها جهت دریافت وجه نقد یا کد شارژ ایرانسل دچار مشکل خواهد کرد.
14. همین الان برای تلفن همراهتان پسورد ایجاد کنید. از آیکون سکوریتی اینکار به راحتی قابل انجام است.
15. این ایمیل را برای دوستانتان فوروارد کنید شاید با اینکار جلوی سرقتی در آینده گرفته شود.
در صورتیکه با تلفن همراه شما تماسی برقرار شد و در آن شخص یا اشخاصی ادعا نمودند که از مهندسین شرکت مخابرات هستند و قصد چک کردن خط شما را دارند و از شما تقاضا نمودند که هر عددی را شماره گیری کنید بدون هیچگونه شماره گیری فورا تماس را قطع کنید چون با روشی خاص شرکتی جعلی از این طریق به سیم کارت شما دسترسی خواهد یافت و از طریق خط شما و با هزینه شما تماسهای تلفنی برقرار خواهد کرد.
تمامی کاربران تلفن همراه توجه داشته باشند که در صورتیکه با شما تماسی برقرار شد و در نمایشگر گوشی شما این پیغام ظاهر شد (XALAN) از پاسخ دادن به آن خودداری نمایید و تماس را به سرعت قطع کنید. در صورت جواب دادن به تماس گوشی شما ویروسی خواهد شد این ویروس اطلاعات IMEI و IMSI را از روی گوشی و سیم کارت شما پاک خواهد کرد که این امر باعث قطع ارتباط شما با شبکه تلفن خواهد شد و شما مجبور خواهید شد گوشی دیگری خریداری نمایید.
اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانک تان پول بگیرند شما می توانید پسوورد کارت تان را به صورت معکوس (یعنی از آخر به اول) وارد کنید. مثلا اگر کلمه عبور شما 1254 است شما عدد 4521 را وارد کنید. با این کار عابر بانک به شما پول می دهد ولی در عین حال دستگاه به صورت خودکار پلیس را در جریان سرقت قرار میدهد. این قابلیتی است که تمام دستگاههای خودپرداز دارند ولی اکثر مردم از آن بی خبرند.
از اونجا که بازار هک و دسترسی به ایمیل کاربران همیشه داغ هست و افرادی که سعی در سوء استفاده از ایمیل و اطلاعات شخصی کاربران دارند به انواع و اقسام شگردها متوسل می شوند، قبل از اینکه بفکر نرم افزارهای آنتی هک و موارد مشابه بیفتید فقط کافیست حواستون رو کمی جمع کنید و روی هر لینک ناشناس یا حتی فایل مشکوک کلیک نکنید! به همین سادگی میتونید جلوی خیلی از مواردی که ممکنه پست الکترونیک شما رو مورد ناامنی قرار دهد بگیرید و امید بدخواهانتون رو به یاس تبدیل کنید.
مثلا ممكنه براتون پیامی فرستاده بشه با این مضمون که : این عكس شماست که تو اینترنت پخش شده ؟! (یا موارد مشابه بسیاری که حس کنجکاوی شما برای کلیک کردن برانگیخته شود) و در زیر آن یك آدرس و لینك گذاشته شده تا روی آن كلیك كنید!
در بسیاری مواقع با كلیك روی آن لینك صفحه ای باز می شود كه به ظاهر شبیه قسمت لاگین یاهو (یوزر نیم و پسورد یاهو) هست و كاربر هم بدون توجه به اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد یوزر نیم و پسورد خود را وارد می کند غافل از اینكه با اینكار همه اطلاعات خود را به دست هكر سپرده است.
لطفا دقت كنید روی هر لینك مشکوکی كلیك نكنید و هر جا از شما یوزر نیم و پسورد خواسته می شود بلافاصله و بدون بررسی اقدام به وارد کردن آن نكنید.
جزء اصلی یک رژیم غذایی حفظ جوانی مصرف آنتی اکسیدانها هستند . غذاهای غنی از آنتی اکسیدانها شما را در برابر طیف وسیعی از بیماری ها محافظت کرده و روند پیری شما را به تعویق می اندازند. …
افزایش سن و پیر شدن یک پدیده طبیعی غیر قابل اجتناب است که از نشانه های آن عبارتند از: افزایش چین و چروک های صورت، کاهش هوشیاری ذهنی و منطقی، ضعیف شدن عملکرد ارگان های حسی، ابتلا به بیماری هایی نظیر: بیماری های قلبی، فشار خون، دیابت، آرتریت و از جمله عوارض ظاهری افزایش سن می توان افزایش چین و چروک های پوست و سفید شدن مو ها و ... را نام برد. هیچ کس دوست ندارد پیر شود و مسن به نظر برسد و احساس پیر بودن را داشته باشد ولی پیر شدن نیز حقیقتی از زندگی است.
هرچند غیر ممکن است که بتوان برای همیشه جوان باقی ماند، اما از طرف دیگر با کمک یک رژیم غذایی و الگوی زندگی سالم می توانیم نیروی جسمانی و شادابی خود را بهتر حفظ نماییم. اصلاح رژیم غذایی تان می تواند طول عمر شما را افزایش دهد و باعث شود نسبت به سن جسمانی تان جوان تر و سالم تر به نظر برسید. یک رژیم غذایی سالم می تواند به شما کمک کند تا بر روند پیری غلبه نمایید و آن را کندتر کنید. حفظ زیبایی جوانی فقط با مصرف انواع کرم های ضد پیری میسر نمی شود بلکه تغذیه سالم و ورزش نقش های بسیاری مهمی را در حفظ سلامت جوانی بازی می نمایند .
جزء اصلی یک رژیم غذایی حفظ جوانی مصرف آنتی اکسیدانها هستند . غذاهای غنی از آنتی اکسیدانها شما را در برابر طیف وسیعی از بیماری ها محافظت کرده و روند پیری شما را به تعویق می اندازند. آنتی اکسیدانها شما را از ابتلا به بیماری هایی نظیر: سرطان، آلزایمر، بیماری های قلبی و افزایش فشار خون و... نیزمحافظت می نمایند. آنتی اکسیدانها قادرند روند پیری را به تعویق بیندازند. برخی از مهم ترین اقلام غذایی غنی از آنتی اکسیدانها عبارتند از: توتها، کلم، اسفناج، چای سبز، سیر و گوجه فرنگی.
در بخش زیر برخی از راهکارهایی تغذیه ای برای به تعویق انداختن پیری را ارائه گردیده است که شما را در جهت آنچه که باید بخورید راهنمایی می نمایند:
· مصرف چربی و شکر خود را محدود نمایید. نشان داده شده است که مصرف بی رویه مواد قندی علاوه بر افزایش خطر ابتلا به دیابت و بیماریهای متابولیک وابسته می تواند پیری زودرس را در پوست ایجاد نماید.
· از منابع غذایی غنی از ویتامین و مواد معدنی به میزان مکفی بهره ببرید و علاوه بر آن می توانید از مصرف دوز ملایمی مکمل های چندگانه ویتامین ها و مواد معدنی نیز بهره ببرید. البته مسلم است که قبل از مصرف هر نوع مکملی باید با پزشک معالجتان مشورت کنید . از پزشک معالجتان بپرسید که آیا صلاح می داند مقداری آنتی اکسیدان اضافی استفاده نمایید برای مثال مکمل ویتامین ای ( به میزان 100 IU).
· بر مصرف انواع اقلام غذایی مفید نظیر: انواع میوه ها، سبزیجات ، غلات کامل، حبوبات، شیر و محصولات لبنی عاری از چربی، گوشت لخم بدون چربی و به ویژه مصرف ماهی توجه و تاکید داشته باشید.
· آب و مایعات فراوان بنوشید. در طی روز در حدود 8 لیوان آب و مایعات مصرف نمایید ، مایعات و آب کافی به خروج و شستشوی سموم بدنتان کمک خواهد نمود.
· بر مصرف انواع کربوهیدرات های پیچیده و سبوس دار تاکید داشته باشید. و مصرف انواع نانها و غلات سبوس دار را به مصرف انواع کربوهیدرات های ساده سریع الهضم مانند: برنج، آرد سفید، نان تهیه شده از آرد سفید ، پاستا و... ترجیح دهید .
· از مصرف بیش از حد انواع سبزیجات ریشه ای و نشاسته ای مانند سیب زمینی و هویج و... اجتناب کنید چرا که آنها نیز می توانند منجر به عدم تعادل قند خون گردند و مصرف بیش از حد آنها نیز می تواند اضافه وزن را به همراه داشته باشد.
· انواع سبزیجات رنگی که محتوای آنتی اکسیدانی بالایی دارند را انتخاب نمایید برای مثال : کلم، اسفناج، گوجه فرنگی و...
· مصرف میوه تازه را به آبمیوه به ویژه آبمیوه های صنعتی که حاوی شکر بالاتری می باشند ترجیح دهید.
· ورزش ، پیاده روی و فعالیت بدنی کافی را در الگوی زندگی روزانه خود بگنجانید. لزوما لازم نیست ورزش حرفه ای را تجربه نمایید بلکه پیاده وری روزانه نیز در این زمینه در صورت تداوم مفید می باشد.
· از مصرف غذاهای سرخ کرده و فرآوری شده و غذاهای آماده و فست فود اجتناب نمایید. سعی کنید غذاهای سالم تری که در طبخ آنها از چربی های اشباع کمتری به کار رفته است را مصرف نمایید.
· در انتخاب مواد پروتئینی تنوع پروتئینهای حیوانی و گیاهی را در نظر داشته باشید. از طرف دیگر در انتخاب پروتئینهای حیوانی علاوه بر گوشت قرمز از انواع گوشتهای سفید استفاده نمایید.
· هفته ای 2 بار ماهی و محصولات دریایی که حاوی چربی های غیر اشباع مفید هستند را مصرف نمایید.
· چربی های دریافتی خود را از طریق مصرف انواع چربی های سالم مثل : مغزها، چربی ماهی ، روغن زیتون و... دریافت بنمایید و از مصرف انواع لبنیات پر چرب و گوشت های قرمز پر چرب نمایید.
1. کنجکاوی را دنبال کنید
"من هیچ استعداد خاصی ندارم. فقط عاشق کنجکاوی هستم"
چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید؟
من کنجکاو هستم، مثلا برای پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد.
به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام.
شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟
پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.
2. پشتکار گرانبها است
"من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی می گذارم"
تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند.
پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید.
با پشتکار می توانید بهتر به مقصد برسید.
3. تمرکز بر حال
"مردی که بتواند در حالی که دختر زیبایی را می بوسد با ایمنی رانندگی کند، به بوسه اهمیتی را که سزاوار آن هست نمی دهد"
پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر ۲ اسب سوار شوی.
من دوست داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز.
یاد بگیرید که در حال باشید و تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام می دهید.
انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است.
4. تخیل قدرتمند است
"تخیل همه چیز است. می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود. تخیــل به مراتب از دانش مهم تر است"
آیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید؟
تخیل پیشدرآمد تمام داشتههای شما در آینده است.
نشانه واقعی هوش دانش نیست، تخیل است.
آیا شما هر روز ماهیچه های تخیل تان را تمرین می دهید؟
اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.
5. اشتباه کردن
"کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمی گیرد"
هرگز از اشتباه کردن نترسید چون اشتباه شکست نیست.
اشتباهات شما را بهتر، زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید.
قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید.
من این را قبل گفته ام، و اکنون هم می گویم، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را ۳ برابر کنید.
6. زندگی در لحظه
"من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم، خودش بزودی خواهد آمد"
تنها راه درست آینده شما این است که در همین لحظه باشید.
شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید.
بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دهید.
این تنها زمانی است که اهمیت دارد، این تنها زمانی است که وجود دارد.
7. خلق ارزش
"سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید"
وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید بلکه وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید.
اگر شما با ارزش باشید، موفقیت را جذب می کنید.
استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید.
بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد.
تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد.
8. انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید
"دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن"
شما نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید، به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید.
برای اینکه زندگی تان تغییر کند، باید خودتان را تا سر حد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد.
9. دانش از تجربه می آید
"اطلاعات به معنای دانش نیست. تنها منبع دانش تجربه است"
دانش از تجربه می آید. شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد.
شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید.
تکلیف چیست؟ دنبال کسب تجربه باشید!
وقت خودتان را صرف یاد گرفتن اطلاعات اضافی نکنید. دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید.
10. اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید
"اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد"
دو گام هست که شما باید انجام بدهید:
اولین گام اینکه شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید، این یک امر حیاتی است.
گام دوم هم اینکه شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید.
اگر شما بتوانید این دو گام را حساب شده انجام دهید موفقیت از آن شماست.
«ديرم شده است، يک ساندويچ از سرکوچه ميخرم و در حال رانندگي در بزرگراه، از شرمندگي گرسنگيام در ميام» «بدو، بدو، فيلم شروع شد، چيپس و ماست را بيار، تو اين 90 دقيقه سرمان گرم باشد.» «امروز که مهماني است و ميز شام دوستداشتني، همين يک شب را بيخيال رژيم، هرچه خواستيم بخوريم هر شب که مهماني نميرويم». تا به حال فکر کردهايد بدترين مکانها و روشها براي غذا خوردن، چه مکانها و زمانهايي هستند؟
فکر ميکنم تا به حال به اين جنبه از غذا خوردن توجه نکرده باشيد ولي در زندگي پرسرعت روزانه ما، اين مکانها و زمانها بسيارند که زنگ خطري براي سلامت تغذيه شما هستند و اگر زياد در آن مکانها و زمانها قرار گيريد بايد منتظر يک اضافه وزن حسابي باشيد. بياييد با هم يکي يکي اين مکانها و زمانها را از غذا خوردن روزانهمان کم کنيم:
1) تاريکي: شب خسته از سرکار آمدهايد و در تاريکي آشپزخانه به سراغ غذا ميرويد و شروع به غذا خوردن ميکنيد. تاريکي به شما احساس راحتي ميبخشد که کمتر به ميزان غذايي که ميخوريد توجه ميکنيد چون تاريکي موجب ميشود کمتر در مقابل غذا خوردن واکنش نشان دهيد. يک دليل ديگرش هم اين است که فکر ميکنيم کسي ما را نميبيند. پس ميتوانيم بيش از ميزان عادي غذا بخوريم. بنابراين هنگام غذا خوردن چراغها را روشن کنيد تا ببينيد چه مدت غذا ميخوريد و چه مقدار غذا ميخوريد؟ يک مطالعه نشان ميدهد افرادي که به پرخوري تمايل دارند، بيش از هر مکاني به خوردن در فضاي نيمه تاريک علاقه دارند.
2) آشپزخانه: آشپزخانه بهترين مکان براي پختن و آماده کردن غذا است ولي براي غذا خوردن مکان مناسبي نيست. شما در آشپزخانه اين امکان را داريد که در يخچال را باز کنيد و خود را در ميان مجموعهاي از خوراکيهاي خوشمزه ببينيد و به راحتي وسوسه ميشويد به يکي يکي آنها ناخنک بزنيد. کنار اجاق گاز و قابلمه غذا هم مکان آشپزخانه را براي غذا خوردن نامناسب ميکند چون شما ميتوانيد هر اندازه که پرخوري به شما اجازه ميدهد از غذاهاي درون قابلمه بخوريد بدون توجه به اينکه هر روز درون بشقاب چقدر غذا ميخوريد. اين مکان به ويژه براي خانمهاي خانهدار مکان وحشتناکي براي غذا خوردن است چون در حين پختن غذا و نيز هنگامي که سفره را جمعآوري ميکنند تا اضافات غذا را به سطل زباله بريزند، براي صرفهجويي يا با گفتن: «حيف است» بسياري از مواد غذايي باقيمانده در ظروف فرزندان خود را ميخورند.
3) در محل کار: محل کار شما کجاست؟ اداره، مدرسه، مطب، کارگاه، کارخانه... محل کار يکي از مکانهاي نامناسب براي غذا خوردن است چون در محل کار شما بيشتر به غذاهاي حاضري دسترسي داريد، شيريني، شکلات و تنقلات را به طور معمول ميتوانيد همراه خود به محل کارتان بياوريد. خوراکيهاي موجود در محل کار اغلب خوراکيهايي پرکالري و شيرين هستند حتي گاهي اوقات ممکن است در محل کارتان هر چند ساعت يک بار برايتان چاي و بيسکويت و يا کيک... بياورند که همه خوراکيهايي چاقکنندهاند. فراموش نکنيد که هرچه روي ميز کار شما از تنقلات گوناگون انباشتهتر باشد و يا با همکارانتان قرار داشته باشيد که ميان وعدههاي بيشتري رادر کنار يکديگر صرف کنيد، احتمال چاقي شما بيشتر است. از طرف ديگر، بيشتر اوقات در محل کار وسوسه ميشويد، غذاهاي حاضري را از بيرون سفارش دهيد چون نميتوانيد غذاهاي رژيم غذاييتان را در محل کار پيدا کنيد، چند لحظه فکر کنيد ببينيد در هفته گذشته و در محل کارتان چند بار غذاي حاضري مصرف کردهايد؟
4) باعجله: خيلي اوقات خواب ميمانيد و ترجيح ميدهيد با عجله صبحانه بخوريد و يا ظهر براي اينکه از محل کار اولتان به محل کار دومتان برسيد، بايد خيلي فوري و به اصطلاح جنگي! غذا بخوريد. در يک مطالعه از داوطلبان خواسته شد که يک بشقاب پر، ماکاروني به سرعت بخورند. اين افراد در مدت 9 دقيقه 646 کالري وارد بدن خود کردند. افرادي که قرار بود اين مقدار ماکاروني سر فرصت و به آرامي ميل کنند، در مدت 26 دقيقه 579 کالري مصرف کردند بنابراين آنها 20 دقيقه طولانيتر به غذا خوردن خود ادامه دادند ولي 67 کالري کمتر وارد بدنشان شد. فرمان سيري در مغز پس از مدت مشخصي از شروع غذا خوردن صادر ميشود بنابراين اگر در اين مدت سريع غذا بخوريد، کالري زيادي را پيش از سير شدن وارد بدنتان کردهايد.
5) در مقابل تلويزيون و مانيتور: وقتي تلويزيون نگاه ميکنيد و يا به صفحه مانيتور کامپيوترتان چشم دوختهايد، حواستان پي آن است و به هيچوجه توجه نميکنيد که چه ميخوريد و چقدر ميخوريد. به ويژه اينکه در مقابل تلويزيون خيليها به خوردن تنقلات و غذاهاي پرکالري و چاق کننده عادت دارند و يکي از علل اصلي ايجاد چاقي به ويژه براي کودکان و نوجوانان است. شما بايد در مکاني غذا بخوريد که حواستان از غذا خوردن پرت نشود. وقتي هنگام غذا خوردن کار ديگري ميکنيد، به هر حال به آن کار ميانديشيد و به غذايي که ميخوريد توجه نداريد.
6) در رستوران: ميگويند غذا خوردن در رستوران کيف پول شما را لاغر و دور کمرتان را چاق ميکند. نتايج يک مطالعه نشان ميدهد، رابطه مستقيمي ميان غذا خوردن مکرر در رستوران با ميزان چاقي مفرط، چربيهاي انباشته در بدن و افزايش شاخص توده بدني وجود دارد. خانمهايي که در هفته بين 6 تا 13 مرتبه در رستوران غذا ميخورند، هر روز بهطور متوسط 290 کالري اضافي مصرف ميکنند.
7) کم جويدن: چند بار هر لقمه غذايي خود را ميجويد؟ اين بار که يک لقمه غذايي را در دهانتان ميگذاريد، امتحان کنيد و بشماريد براي خيلي از ما اين تعداد حتي به 5 تا 6 مرتبه هم نميرسد در حالي که بايد حداقل 20 تا 25 مرتبه هر لقمه را بجويد. وقتي غذا را کم ميجويد، تکههاي بزرگتري از مواد غذايي وارد معده شما ميشوند و هضم آن دشوارتر خواهد بود. در حالي که اگر اين غذا را بيشتر بجويد به تکههاي کوچکتري تبديل شده و سطح تماس آنها با آنزيمهاي معده و روده افزايش مييابد و هضم آن آسانتر خواهد بود.
8) در حال رانندگي: وقتي رانندگي ميکنيد، حواستان پي تصادف نکردن با اتومبيلهاي ديگر است و باز هم به غذايي که ميخوريد توجه نداريد. از طرف ديگر، غذاهايي که پشت فرمان ميل ميکنيد، غذاهاي حاضري مانند انواع ساندويچ و همبرگر است که کالري زيادي دارند و چاقکنندهاند.
بهترين زمان و مکان براي غذا خوردن، کجاست؟
جايي است که حواس شما به طور کامل متوجه غذا خوردنتان باشد و حواستان به چيزي جز غذا خوردن نباشد. بهترين و سادهترين مکان و زمان چيدن يک سفره روي ميز غذاخوري يا روي زمين است که به آرامي آنجا بنشينيد و سر فرصت غذا بخوريد
استامينوفن کديين پرفروشترين دارويي است که در داروخانههاي کشور به فروش ميرسد و همين علاقه شديد به مصرف اين دارو موجب شد تا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي فروش بدون نسخه آن را ممنوع کند. همچنين همراه داشتن اين قرص در برخي کشورهاي همسايه نيز جرم تلقي ميشود. بنابراين توصيه ميشود براي مصارف معمولي در سفرهاي خارجي نوع بدون کديين استامينوفن را همراه ببريد.
استامينوفن کديين نوعي ضد درد مخدر به شمار ميرود که موجب مهار انتقال واکنشهاي دردزا در بدن ميشود.
از استامينوفن کديين در دردهاي متوسط تا شديد و همچنين در سرفههاي بدون خلط نيز استفاده ميشود. اين دارو به شکل قرص در داروخانهها عرضه ميشود.
مصرف خوراکي اين دارو در بزرگسالان 15 تا 60 ميليگرم در فواصل هر چهار ساعت در صورت لزوم است و در بچهها 3 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز و در مقادير تقسيم شده، به فواصل هر چهار ساعت در صورت لزوم مصرف ميشود.
از قرص استامينوفن کديين در حساسيتهاي مفرط به مواد مخدر، افزايش فشار داخل جمجمه، اختلالات صرعي، بيماريهاي شديد تنفسي، هيپوتيروييدي و الکليسم حاد به هيچ عنوان استفاده نکنيد.
از قرص استامينوفن کديين در سنين بالا، کودکان، سابقه اعتياد، آريتمي قلبي و دوران بارداري در صورت لزوم و با احتياط ميتوان استفاده کرد.
در صورت بروز تهوع و استفراغ پس از مصرف قرص استامينوفن کديين، از ترکيبات ضد استفراغ استفاده کنيد. همچنين براي کاهش علايم گوارشي ناشي از مصرف ميتوانيد همراه شير يا غذا، قرص استامينوفن کديين را ميل کنيد.
براي نگهداري از اين دارو برخلاف تصور همه مردم که اغلب داروها را در يخچال نگهداري ميکنند، توصيه ميشود آن را در دماي اتاق و در ظروف مقاوم به نور نگهداري کنيد.
دقت کنيد در صورتي که بعد از مصرف استامينوفن کديين، دفعات تنفس کمتر از 10 بار در دقيقه است، به پزشکتان اطلاع دهيد.
اکنون که داروخانهها از فروش بدون نسخه استامينوفن کديين خودداري ميکنند، پزشکتان را براي نوشتن اين قرص تحت فشار قرار ندهيد.
خيلي از بيماران قلبی نميدانند که روشهاي تشخيصي بيماريهاي قلب چه تفاوتهايي با هم دارد و مثلا از پزشک شان گله ميکنند که چرا به نوار قلب اکتفا نکرده و برايشان آنژيوگرافي تجويز کرده است. حقيقت اين است که زمانى گوشى پزشكى (استتوسكوپ) تنها وسيلهاي بود كه دكترها براى تشخيص بيمارىهاى قلبى در اختيار داشتند ولي امروزه استفاده از جديدترين دستگاههاى تصويربردارى (اسكنرها) اشعه ايكس، امواج مغناطيسى و امواج ماوراي صوت ميتواند تصاويرى مشروح، سهبعدى و حتى متحرك از ايناندام حياتى در اختيار ما قرار دهد.
مهمترين وسيلهاي که در تشخيص بيماريهاي قلبي کاربرد دارد شامل دستگاه الکتروکارديوگرام، آزمون استرس هستهاي، اکوکارديوگرام، آنژيوگرافي، سيتي اسکن و پت اسکن است.
الكتروكارديوگرام يا نوار قلب
الكتروكارديوگرام قديميترين و پايهايترين اسكن قلبى است كه تكانههاى الكتريكى تنظيم كننده عمل تلمبه كردن قلب را ثبت ميكند. ممكن است اين روش ساده به نظر برسد اما هر انحرافى از الگوى طبيعى ريتم قلب به پزشكان در مورد احتمال آسيب بافت قلب و كاهش جريان خون آن هشدار ميدهد. محدوديتها: در حالى كه نوار قلب ميتواند علايم يك مشكل قلبى را نشان دهد نقشهاي از قلب به دست نميدهد و نميتواند دقيقا تعيين كند كه عامل آسيبرسان و محل آن در قلب چيست.
آزمون استرس هستهاي
در اين آزمون پزشكان مادهاي راديواكتيو را به خون تزريق ميكنند. سپس با استفاده از دوربين اشعه گاما چگونگى حركت خون در ميان قلب را بررسى ميكنند. اين آزمون نشان ميدهد كه قلب تا چه حدى ميتواند خون اكسيژندار به عضله خود برساند. اغلب اين آزمون را دوبار انجام ميدهند يك بار براى بررسى كاركرد قلب در حال استراحت و يك بار در حال فعاليت و تحت فشار جسمى.
انجام دادن دو اسكن ممكن است مدت زيادي طول بكشد. اين آزمون همچنين بيمار را در معرض مقاديراندكى تشعشع قرار ميدهد.
اكوكارديوگرام
امواج بىضرر ماوراي صوت، شبيه همانهايى كه براى بررسى جنين استفاده ميشوند به سمت قفسه سينه هدايت ميشوند و سپس از روى دريچهها و ديوارههاى قلب منعكس ميشوند. پزشكان اغلب دوبار اكوكارديوگرام را انجام ميدهند يك بار در حال استراحت و يك بار در حال فشار جسمى. (براي مثال پس از فعاليت بيمار روى تسمه نقاله يا پس از آنكه تكنسينها دارويى را به بيمار تزريق ميكنند كه فعاليت قلب را تشديد ميكند. ) مقايسه اين دو تصوير نشان دهنده دريچههاى غيرطبيعى يا مناطقى است كه خون كافى دريافت نميكنند.
امواج ماوراي صوت (اولترا سوند) تصاوير با وضوح كافى ايجاد نميكنند تا بتوان شريانهاى قلب را ديد و تنها ميتوانند بزرگترين تغييرات در ساختارها مانند حفرههاى قلب را نشان دهند.
اين آزمون بهترين روش براى ديدن شريانهايى است كه قلب را تغذيه ميكنند (عروق كرونرى). پزشكان يك كاتتر (سوند) را درون شريان ران قرار ميدهند و آن را به جلو ميرانند تا به قلب برسد. سپس يك رنگ مخصوص را از طريق اين لوله به درون رگهاى تغذيه كننده قلب ميفرستند كه امكان ديدن آنها را با اشعه ايكس ايجاد ميكند. به اينترتيب ميتوان انسدادهاى مسير شريان را شناسايى كرد.
از آنجايى كه اين روش تهاجمياست، با بعضى خطرات همراه است: كاتترها ممكن است ديوارههاى شريان را پاره كنند و نياز بهترميم جراحى باشد. در يك درصد موارد عوارض وخيم و از جمله مرگ بيمار ممكن است رخ دهد. پس از انجام عمل لازم است بيمار چند ساعت دراز بكشد تا شريان رانى كه محل ورود كاتتر بوده است، بسته شود.
سىتىاسكن
اين آزمون اسكن كردن سريع با اشعه ايكس را با توموگرافى كامپيوترى چندگانه (CT) تركيب ميكند و تصويرهاى دقيق از شريانهاى قلب را در اختيار ميگذارد. بيماران تحت تزريق يك ماده حاجب قرار ميگيرند كه مسير عروق خونى را مشخص ميكند و اشعه ايكس تصاويرى از مقاطع مختلف قلب به وجود ميآورد. تركيب كامپيوترى اين مقطعها به صورت تصوير قلب ميتواند پلاكهاى كلسيم و چربى كه شريانها را مسدود كردهاند مشخص كند. اما سيتي اسکن با محدوديتهايي نيز همراه است. در سىتىسكن فرد بايد در معرض تشعشع قرار گيرد كه در مورد كودكان نگران كننده است. در افرادى كه اضافه وزن دارند، رسوب كلسيم به مقدار زياد در قلب آنها وجود دارد يا در كسانى كه در رگهاى قلب آنها استنت كار گذاشته شده است، تصاوير مطلوبى به دست نميآيد چرا كه چربى ميتواند باعث انحراف اشعه ايكس شود و اشعه ايكس نميتواند به آن سوى استنت يا كلسيم نفوذ كند.
پت اسكن
اين روشتركيبى از شيوه توموگرافى گسيل پوزيترون و سىتىاسكن است و ميتواند اطلاعاتي در مورد ساختار و كاركرد قلب را در يك اسكن واحد نشان دهد. پزشكان از اين سى تى اسكن براى مكانيابى فيزيكى نواحى باريك شده شريانهاى قلب استفاده ميكنند و بعد با استفاده از «پت اسكن» بخشهاى معينى از قلب را كه در نتيجه انسداد عروق از خونرسانى محروم شدهاند شناسايى ميكنند. تكنولوژى پت اسكن گران قيمت است و در همه جاها در دسترس نيست. اين روش فرد را در معرض مقدارى تشعشع قرار ميدهد
فرادي كه تجربه كاهش وزن داشتهاند، ميدانند كه رعايت رژيم غذايي و غذا خوردن طبق اصول و چارچوب مشخص كار چندان راحتي نيست. اما عوامل مختلفي ميتواند در رعايت اين چارچوبها به افراد كمك كند كه يكي از آنها نوع چيدمان و توجه به موارد و نكتههايي ريز در آشپزخانه است. براي آشنايي با ويژگيهاي آشپزخانهاي رژيمي با ما همراه شويد.
1.آشپزخانه را تميز نگه داريد.
به نظافت و تميزي آشپزخانه اهميت دهيد و بر رعايت اين موضوع توسط همه افراد خانه تاكيد كنيد. ظرفها را در اولين فرصت بشوييد و سطح كابينتها و ميز آشپزخانه را هميشه تميز نگه داريد. اگر آشپزخانه تميز و مرتب باشد و مجبور نباشيد قبل از پختوپز آشپزخانه را تميز كنيد، انگيزه بيشتري براي تهيه غذاهاي سالم خواهيد داشت.2.يك ظرف بزرگ آب در يخچال قرار دهيد.
3.يك ظرف ميوه روي ميز آشپزخانه قرار دهيد.
4.ظرفهاي ادويه را در دسترس قرار دهيد.
ادويه به شما کمک ميکند غذاها را بدون اضافه کردن چربي و کالري طعمدار کنيد. از ظرفهاي مخصوص ادويه استفاده کنيد و آن را روي کابينت آشپزخانه و نزديک اجاق گاز قرار دهيد و از آنها براي طعم و مزهدار کردن گوشت و سبزيها استفاده کنيد. برخي ادويهها مانند فلفل قرمز، زنجبيل، زردچوبه، پودر سير، ادويه کاري، پودر ريحان و نعناع، خاصيت آنتياکسيداني دارند و براي سلامتتان مفيدند.5.براي دارچين جاي ويژهاي در نظر بگيريد.
برخي پزشکان معتقدند دارچين ادويهاي است که بايد هر روز از آن استفاده کرد. بررسيهاي جديد نشان داده که دارچين موجب بهبود وضعيت چربي و قند خون در افراد مبتلا به ديابت نوع 2 ميشود. به نظر ميرسد استفاده مداوم مقدار متعادل دارچين در غذاها براي سلامت شما مفيد باشد ضمن اينکه اين ادويه طعم خوبي هم به غذا ميدهد.6.يك بطري كوچك روغن زيتون در دسترس بگذاريد.
روغن زيتون سرشار از چربيهاي سالم غيراشباع است كه برخلاف چربي موجود در كره براي قلب مفيد است. از آنجايي كه نور و گرما در طولانيمدت موجب فاسدشدن روغن زيتون ميشود ظرف بزرگ را در يخچال قرار دهيد. روغن زيتون در يخچال كدر ميشود اما وقتي دوباره در دماي اتاق قرار گيرد به حالت اول برميگردد. از روغن زيتون تصفيه نشده که ميزان فنول بيشتري دارد استفاده كنيد. فنول آنتياکسيداني است که از کلسترول بالا، فشارخون بالا و بيماريهاي قلبي پيشگيري ميکند.7.از بخارپز استفاده كنيد.
پخت با بخار سالمترين روش پخت سبزيهاست چون خواص غذاييشان در آب از بين نميرود. با استفاده از يك بخارپز با سبد فلزي را در 5 تا 10 دقيقه يا با خريد ماكروفر بخارپز در 2 تا 5 دقيقه سبزيها را بخارپز كنيد.8.مصرف روغن ذرت را محدود كنيد.
از نظر خواص بهداشتي، روغن زيتون بهتر از روغن ذرت است. روغن زيتون حاوي 72 درصد چربي غيراشباع است در حالي كه مقدار اين نوع چربي در روغن ذرت تنها 24 درصد است. در تهيه غذاها از روغن زيتون يا روغن كانولا استفاده كنيد. استفاده از اين روغنها در پيشگيري از بيماريهاي قلبي و ديابت موثر است.9.انواع مختلف سركه را در آشپزخانه داشته باشيد.
از سركه سيب، سركه خرما و سركه سفيد و قرمز براي تهيه چاشني سالاد و مزهدار كردن گوشت و سبزيها استفاده كنيد. بررسيها نشان داده اضافه كردن مواد اسيدي مانند سركه و آبليمو به غذا اثر آن را بر قند خون كم ميكند. پيشنهاد ميكنيم از تركيب سركه بالزاميك و برشهاي توت فرنگي همراه غذا استفاده كنيد و از طعم آن لذت ببريد.10.يك ميانوعده سالم در معرض ديد قرار دهيد.
اگر ميخواهيد وزن كم كنيد بهتر است خوراكيهايي مانند كيك و كلوچه را از جلوي چشمتان برداريد و در طبقههاي بالاي كابينت يا در فريزر بگذاريد. به جاي آن مقداري بادام، گردو، پسته و بادام زميني در ظرفهاي كوچك بريزيد. مقداري ماست كمچرب، نخود فرنگي و هويج پخته و يك ظرف گوجهفرنگي كوچك هم در يخچال قرار دهيد.11.مصرف هلههوله را ممنوع كنيد.
مصرف هله هوله و تنقلاتي با ارزش غذايي كم مانند چيپس و پفك را در خانه ممنوع كنيد و اين جور خوراكيها را در كابينت قرار ندهيد. همه افراد خانه از اين کار بهره خواهند برد.12.از مخلوطكن استفاده كنيد.
یک دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم دو هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین لیاقتی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود سه اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجود دوست ندارد چهاردوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد و قلب تو را لمس کند پنج بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید شش هرگز لبخند را ترک نکن ، حتی وقتی ناراحتی چون هر کس ممکن است عاشق لبخند تو شود. هفت تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی هشت هرگز وقتت را با کسی که حاظر نیست وقتش را با تو بگذراند ، نگذران نه شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را ، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر میتوانی شکر گذار باشی ده به چیزی که گذشت غم نخور ، به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن یازده همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند ، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش به کسی که تو را آزرده ، دوباره اعتماد نکنی دوازده خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را میشناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد سیزده زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار ، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری
|
کارشناسان انواع دردهایی که باید بیدرنگ به آنها توجه شود را شرح میدهند. بعضیها از درد به عنوان بلای حتمی یاد میکنند. هیچ کس از درد، دل خوشی ندارد. درد در هر قسمت نشانه این است که آن قسمت از بدن با مشکلی روبرو شده و نیازمند توجه میباشد. |
|
در این روزها از فواید امگا 3 بر بدن بسیار شنیده ایم، اما آیا از خواص این ماده خوراکی مهم اطلاعی دارید؟ |
اگر سلامتیتون برای شما مهمه، فقط کافی است به آخرین دستاوردهای متخصصین مرکز ملی هدایت (ارتقای) سلامت و رفتار شناسی توکیو توجه کنیم، آنها میگویند:
١- هرگز سیگار نکشید و اگر میکشید، نیمه آخر آن را به هیچ وجه نکشید.
٢- در حمام هیچگاه مستقیما زیر دوش آب گرم نفس نکشید. کلر یک قاتل تدریجی است.
٣- هنگام شارژ موبایل ابتدا شارژر را به گوشی وصل کنید و سپس آن را به برق وصل کنید. بهتر است موبایل خاموش باشد.
٤- چای بیشتر از یک روز مانده را اصلا ننوشید.
٥- هنگام روشن کردن کولر اتومبیل خود ابتدا به مدت حداقل ٥ دقیقه پنجرهها را باز بگذارید و در پمپ بنزینها کولر را خاموش نمایید.
٦- غذای خود را بیشتر از یک بار در مایکروفر گرم نکنید و بعد از آن درصورت عدم استفاده دور بریزید.
٧- هنگام غذا بین هر لقمه حداقل ١ دقیقه فاصله بگذارید و دو ساعت قبل و بعد از غذا و هنگام آن نوشیدنی ننوشید.
٨- هنگام حرکت اتومبیل، پنجرهها را تماما باز نکنید تا هوا بصورت باد وارد مجاری تنفسی نگردد.
٩- لوازم آرایشی را بیشتر از ٥ ساعت بر روی پوست خود باقی نگذارید. سلولهای پوستی نیاز به تعرق و تنفس دارند. در منزل نیز تا حد امکان از لباسهای گشاد، راحت و باز استفاده نمایید.
١٠- موهای خود را بیش از یک بار در شبانه روز شانه نکنید.مراقب ورود شوره سر (حتی بصورت نامرئی) به چشمها و مجرای تنفسی خود باشید.
١١- هنگام دویدن و راه رفتن سر خود را بالا نگهدارید.هنگام نشستن و خوابیدن بر عکس سر خود را پایین نگهدارید.
١٢- توجه بیش از حد به وزن، سودمند نیست.بدن انسان قادر است بصورت خودکار میزان ورودی، جذب و میزان دفع را تنظیم نماید و اشتهای طبیعی نیز متناسب با آن میباشد.هرچه قدر دوست دارید بخورید.
١٣- اگر نیاز مالی ندارید، لازم نیست روزی ٨ ساعت کار کنید. بهترین تعداد ساعات کاری بین ٥ الی ٦ ساعت میباشد.
١٤- هرگز پشت مانیتورهای قدیمی که روشن هستند قرار نگیرید. ضرر آنها از خیلی از دستگاههای عکسبرداری بیشتر است.
١٥- ورزش و تحرک در ابتدای صبح نه تنها سودمند نیست بلکه خطرناک نیز هست. سعی کنید آن را در حداقل ٣ ساعت بعد از بیداری و یا عصر انجام دهید.
١٦- توجه بیش از حد به امور سیاسی، ورزشی و اقتصادی برای سلامت روان مضر بوده و در دراز مدت به علت عدم امکان تسلط بر کنترل آنها، باعث اختلالات روانی میگردد.
١٧- معجزه جواهر آلات برای خانمها را فراموش نکنید. حتی اگر صرفا به دیدن آنها باشد.
١٨- هیچگاه به پهلو نخوابید. سعی کنید در جهت عمود بر محور مغناطیسی زمین بخوابید.
یک داستان عشقی غم انگیز
شب عروسیه، آخره شبه، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه ولی هر چی منتظر شدند برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره و داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم، دخترم، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه و میروند داخل اتاق. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده، ولی روی لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :
سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم.
دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت تا آخرش رو حرفاش موند. علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه، همه زندگیم مثل یه سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون، یادته؟! علی من یادمه، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرون که اگه دوستش داری تنها برو سراغش.
یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسمشو بیاری. یادته اون روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات تو چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو، تو قلب منه نه توی چشمام. روزی که بابام ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو، دستای یخ زده ی غریبه ای تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ قرمز خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. دستم می لرزه. طرح چشمات پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام …
پدر مریم نامه تو دستشه، کمرش شکست، بالای سر جنازه ی دختر قشنگش ایستاده و گریه می کنه. سرشو بر گردوند که به جمعیت بهت زده و داغدار پشت سرش بگه چه خاکی تو سرش شده که توی چهار چوب در یه قامت آشنا می بینه. آره پدر علی بود، اونم یه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه، صورتش با اشک یکی شده بود. نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهی که خیلی حرفها توش بود. هر دو سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتی که فریاد دردهاشون بود. پدر علی هم اومده بود نامه ی پسرشو برسونه بدست مریم اومده بود که بگه پسرش به قولش عمل کرده ولی دیر رسیده بود. حالا همه چیز تمام شده بود و کتاب عشق علی و مریم برای همیشه بسته شده بود. حالا دیگه دو تا قلب نادم و پشیمون دو پدر مونده و اشکای سرد دو مادر و یه دل داغ دیده از یه داماد نگون بخت! مابقی هر چی مونده گذر زمانه و آینده و باز هم اشتباهاتی که فرصتی واسه جبران پیدا نمی کنند …
وقتی سپاهیان خسته از راهی دراز به کنار رودخانه رسیدند پیکری آویخته بر تکه سنگی در میانه رودخانه دیدند!
او را که از آب بیرون کشیدند، از دروازه مرگ بازگشته بود ...
چهار روز در میان آبهای رودخانه ای مهیب و بر روی تکه سنگی که تنها می توانست سرش را از آب بیرون نهد ...
فردای آن روز سردار سپاه وقتی از او پرسید در این چهار روز به چگونه ماندن اندیشیدی و یا به چگونه مردن ؟!
نگاهی به صورت مردانه سردار افکند و گفت تنها به این اندیشیدم که باید شما را ببینم و بگویم می خواهم سربازتان باشم.
می گویند این ماجرا گذشت تا اینکه چهار روز پس از انتشار خبر کشته شدن نادر شاه افشار جنازه او را یافتند در حالی که از غصه مرگ سردار بزرگ ایران زمین، دق کرده بود.
آرمان او تنها خدمت به فرمانروای ایران زمین بود.
و به سخن ارد بزرگ : آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند و وقتی آرمان پرکشید دلیلی برای ماندن او نیز نبود.
هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هردو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند.
پسرک پرسید:"ببخشین خانم! شما کاغذ باطله دارین؟" کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آنها افتاد که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.
گفتم:"بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم."
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهایشان را گرم کنند. بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم. زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد. بعد پرسید: "ببخشین خانم! شما پولدارین؟"
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم:"من اوه… نه!"
دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت: "آخه رنگ فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره."
آنها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند.
فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه اینها به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم. لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم و دلم می خواد برای فردایی بهتر تلاش کنم ...
جغدی روی كنگره های قدیمی دنیا نشسته بود و زندگی را تماشا میكرد.
رفتن و ردپای آن را و آدمهایی را می دید كه به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند!
جغد اما می دانست كه سنگ ها ترك می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شكنند و دیوارها خراب می شوند.
او بارها و بارها تاجهای شكسته، غرورهای تكه پاره شده را لابلای خاكروبه های كاخ دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری اش می خواند و فكر می كرد شاید پرده های ضخیم دل آدمها، با این آواز كمی بلرزد.
روزی كبوتری از آن حوالی رد می شد، آواز جغد را كه شنید، گفت: بهتر است سكوت كنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگین شان می كنی. دوستت ندارند. می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.
قلب جغد پیر شكست و دیگر آواز نخواند.
سكوت او آسمان را افسرده كرد ...
آنوقت خدا به جغد گفت: آوازخوان كنگره های خاكی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.
جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل كندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز كوچك و هر چیز بزرگ.
تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آنكه می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین كار دنیاست.
اما تو بخوان و همیشه بخوان كه آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.
جغد به خاطر خدا باز هم بر كنگره های دنیا می خواند و آنكس كه می فهمد، می داند که آواز او حقیقتی از پیغام های خداست.
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.
مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید.
موعد عروسی فرا رسید.
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود.
مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.
بیست سال بعد از ازدواج آن زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند و علت را از او پرسیدند.
مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم"
روزی كشاورزی بود كه دلش به بزغاله اش خوش بود. هروقت گمش می کرد، "نی لبک" می زد و بزغاله با صدای "نی لبک" پیدایش می شد.
یک روز صبح وقتی کشاورز بیدار شد، دید بزغاله اش نیست. هرچه چشم انداخت او را نیافت. "نی لبک" را برداشت و توی مزرعه راه افتاد. "نی لبک" زد، بزغاله صدای "نی لبک" را نشنید و نیامد.
پیرمرد دلواپس شد. سراسر مزرعه را گشت. همه جور صدایی بود جز صدای بع بع بزغاله. همه صداها آزارش می داد، سر به آسمان بلند کرد و گفت: "خدایا کاری کن که جز بع بع بزغاله ام هیچ صدایی را نشنوم."
ناگهان دید از "نی لبک" صدای بزغاله می آید؛ هر چه بیشتر در "نی لبک" دمید بزغاله ی توی "نی لبک" بیشتر بع بع کرد. پیرمرد "نی لبک" نزد و دنبال بزغاله گشت و گوش داد. دید گاوش صدای بزغاله می کند، الاغش بع بع می کند، گنجشک ها و کلاغ ها و قورباغه صدای بزغاله می کردند، باد توی شاخه درخت ها می پیچید و برگها صدای بزغاله می کردند. هر صدایی صدای بزغاله شد و از خود بزغاله خبری نبود.
فکر کرد مشکل از گوش هایش است، گوش هایش را مالید و بزغاله را صدا کرد، خودش هم صدای بزغاله داد؛ پیرمرد به دنبال بزغاله راه افتاد و از مزرعه بیرون رفت. توی راه "نی لبک" زد، باز هم از "نی لبکش" صدای بزغاله آمد. خسته شد و رو کرد به آسمان و گفت: "نمی خواهم، رهایم کن!" و "نی لبک" زد، کم کم صدای بزغاله ته کشید. به مزرعه بر گشت و گوش داد؛ دید کلاغ قارقار می کند، الاغ عرعر، گاو ما ما و گنجشک جیک جیک. دنیا از صداهای جور واجور زیبا شد. هر کس و هر چیز صدای خودش را داشت. پیرمرد "نی لبک" زد. بزغاله که گوشه طویله زیر پالان الاغ، خواب بود، با صدای "نی لبک" بیدار شد. پیش پیرمرد آمد. بع بع کرد.
اگر بخواهیم که همیشه دنیا را از یک پنجره بنگریم، آنقدر که دیگر وجود پنجره را مهم و حیاتی بدانیم نه بیرون آن را، قطعاً فرصت های زیادی را برای لذت بردن از جهان بزرگ و رنگارنگ خلقت از خود گرفته ایم؛ جهانی که پر است از چیزهایی که ما گاه دوستشان داریم، گاهی نه. چیزهایی که شاید هیچ وقت ندیدمشان. پس به جای آنکه از گم شدن متعلقات خود بترسیم و زندگی بدون آن را برای خود رسیدن به آخر خط تلقی کنیم، خوب است وقت و انرژی خود را صرف بیشتر آموختن و لذت بردن کنیم. خوب است در قفس اندیشه مان را باز کنیم تا برود هوایی بخورد و نفسی تازه کند.
فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومتهای سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مامور به دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات به پایتخت فرستاده شدند.
فرمانروا با دیدن قیافه سردار جنگاور تحت تاثیر قرار گرفت و از او پرسید: ای سردار، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم، چه می کنی؟
سردار پاسخ داد: ای فرمانروا، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود.
فرمانروا پرسید: و اگر از جان همسرت در گذرم، آنگاه چه خواهی کرد؟
سردار گفت: آنوقت جانم را فدایت خواهم کرد!
فرمانروا از پاسخی که شنید آنچنان تکان خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.
سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید: آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر زیبا بود؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟
همسر سردار گفت: راستش را بخواهی، من به هیچ چیزی توجه نکردم. سردار با تعجب پرسید: پس حواست کجا بود؟
همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه می کرد به او گفت: تمام حواسم به تو بود. به چهره مردی نگاه می کردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فدا کند!
وقتی که نوجوان بودم، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم.
جلوی ما یک خانواده پرجمعیت ایستاده بودند. به نظر می رسید پول زیادی نداشتند.
شش بچه که همگی زیر دوازده سال بودند، لباس های کهنه ولی در عین حال تمیـز پوشیده بودنـد.
بچه ها همگی با ادب بودند.
دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان، دست همدیگر را گرفته بودند و با هیجان در مورد برنامه ها و شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند.
مادر بازوی شوهرش را گرفته بود و با عشق به او لبخند می زد.
وقتی به باجه بلیط فروشی رسیدند، متصدی باجه از پدر خانواده پرسید: چند عدد بلیط می خواهید؟
پدر جواب داد: لطفاً شش بلیط برای بچه ها و دو بلیط برای بزرگسالان.
متصدی باجه، قیمت بلیط ها را گفت. پدر به باجه نزدیکتر شد و به آرامی پرسید: ببخشید، گفتید چه قدر؟!
متصدی باجه دوباره قیمت بلیط ها را تکرار کرد.
پدر و مادر بچه ها با ناراحتی زمزمه کردند.
معلوم بود که مرد پول کافی نداشت.
حتماً فکر می کرد که به بچه های کوچکش چه جوابی بدهد؟
ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس بیست دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت.
بعد خم شد، پول را از زمین برداشت، به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد!
مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که اشک از چشمانش سرازیر می شد، گفت: متشکرم آقا.
مرد شریفی بود ولی در آن لحظه برای اینکه پیش بچه ها شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد ... بعد از اینکه بچه ها داخل سیرک شدند، من و پدرم از صف خارج شدیم و به طرف خانه حرکت کردیم.
قضاوت کنید!!!
ولی ما کجای کاریم؟ وقتی می خواهیم به یه فقیر کمک کنیم... اول سر تا پاشو ور انداز می کنیم و تو دلمون کلی چیز می گیم و اگه دلمون به رحم بیاد یا بهتر بگم قضاوتی که می کنیم به نفع حریف! باشه، شاید فرجی بشه و دست مبارک رو در جیب کنیم و یه 100 تومانی به "یارو! گداهه" بدیم. بعدش هم کلی خوشحالیم که "وای! چقدر ما آدم خوبی هستیما!"
اگر هم با قیافه طرف حال نکنیم و مثلا جوون باشه! میگیم "گردن کلفت، خوب برو کار کن. گدایی چرا؟" و با حالتی بسیار حق به جانب از کنارش می گذریم! خیلی قشنگ و تمیز، قضاوتش می کنیم بدون اینکه حتی یه لحظه خودمون رو جای اون انسان بزاریم! که آیا اصلا توانایی این عمل رو نداریم که بخواهیم برای یک ثانیه اون انسان باشیم...
خدایا مگه تو نگفتی که من بگم و بفهمم و باور کنم و ایمان بیارم و بکار ببندم... مالک الیوم الدین (مالک روز جزا) روزی که تو قراره ماها رو قضاوت کنی و فقط تو، نه من! به من کمک کن تا بتونم که هیچ شخصی را ندانسته قضاوت نکنم. آمین یا رب العالمین
زنی شایعه ای را درباره همسایه اش مدام تکرار می کرد.
در عرض چند روز، همه محل داستان را فهمیدند.
شخصی که داستان درباره او بود، عمیقاً آزرده و دلخور شد.
بعد زنی که شایعه را پخش کرده بود متوجه شد که کاملاً اشتباه می کرده. او خیلی ناراحت شد و نزد خردمندی پیر رفت و پرسید برای جبران اشتباهش چه می تواند بکند؟
پیر خردمند گفت: به فروشگاهی برو و مرغی بخر و آن را بکش. سر راه که به خانه می آیی پرهایش را بکن و یکی یکی در راه بریز.
زن اگرچه تعجب کرد، آنچه را به او گفته بودند انجام داد.
روز بعد مرد خردمند گفت: اکنون برو و همه پرهائی را که دیروز ریخته بودی جمع کن و برای من بیاور!
زن در همان مسیر به راه افتاد، اما با ناامیدی دریافت که باد همه پرها را با خود برده است.
پس از ساعت ها جستجو، با تنها سه پر در دست بازگشت.
خردمند گفت: می بینی ؟ انداختن آن ها آسان است اما بازگرداندنشان غیر ممکن است. شایعه نیز چنین است.
پراکندنش کاری ندارد، اما به محض اینکه چنین کردی دیگر هرگز نمی توانی آن را کاملاً جبران کنی.
میگویند در كشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میكرد كه از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق كرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشكان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یك راهب مقدس و شناخته شده میبیند.
وی به راهب مراجعه میكند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد كه مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نكند.
وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشكه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی كند.
همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میكند.
پس از مدتی رنگ ماشین، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و تركیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسكین می یابد.
بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشكر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید.
راهب نیز كه با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود كه باید لباسش را عوض كرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن كند.
او نیز چنین كرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسكین یافته ؟
مرد ثروتمند نیز تشكر كرده و میگوید :" بله. اما این گرانترین مداوایی بود كه تاكنون داشته." مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعكس این ارزانترین نسخه ای بوده كه تاكنون تجویز كرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها كافی بود عینكی با شیشه سبز خریداری كنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.
برای این كار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلكه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به كام خود درآوری!
تغییر دنیا كار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد. پس آسان بیندیش راحت زندگی كن ...